خاطرات دفترخانه
دفتر خانه برای بعضی محلی سوت و کور و برای خیلی از افراد ممکن است محل پر ازدحام و شلوغی را تداعی کند اما حقیقت ان است که هر دو تصور دور از واقع نیست گاهی سر و صدا و شلوغی دفترخانه کلافه کننده است و در زمان هایی بقدری خلوت و ساکت است که موجب تعجب مراجعان می شود .
آن روز دفترخانه ساکت بود اما ورود هم زمان چندین نفر زن و مرد و کودک که در بین انها پیر مرد هفتاد هشتاد ساله ای هم حضور داشت سکوت دفتر را شکست .
مرد میان سالی که بعدا معلوم شد فرزند بزرگتر پیر مرد است از همسرش خواست تا بچه ها را از اتاق کار من خارج کند تا بتواند خواسته اش را با ارامش بیشتر بیان کند .
آن آقا با اشاره به پیرمردی که کنارش نشسته بود و خانم نسبتا مسن دیگری که همراه شان بود توضیح داد که پیر مرد پدرش است و قصد دارد با آن خانم ازدو اج کند منتهی شرط خانم مسن این است که علاوه بر مهریه سه دانگ آپارتمان مسکونی پیرمرد که تمام دارایی او بود به شرط عمری به وی صلح شود .
پیر زن به ارامی و در حالی که صدایش می لرزید شروع به صحبت کرد می گفت سالهای زیادی است که از همسرش جدا شده هر سه دخترش را که با سختی و مشقت بزرگ کرده به خانه بخت رفته اند و با کارگری اموراتش را می گذراند و الان هم توقع زیادی ندارد مگر بیم اینکه اگر اتفاقی برای پیرمرد بیفتد در این سن پیری و عدم توانایی کارگری برای مردم آواره و بی خانه مان شود مضافا اینکه پیرمرد مستمری بگیر نیست و مخارج زندگی او تنها از کمک های فرزندانش تامین می شود.
پسر پیرمرد و خواهرانش بیشتر به فکر اسایش و بیرون آمدن پدرشان از تنهایی بودند اما آنها هم در عین اینکه نگرانی زن مسن را می فهمیدند موافق ترس خود را از اینکه بعد از عقد و مالکیت زن بر سه دانگ آپارتمان او بد عهدی کرده و پیرمرد را تنها بگذارد پنهان نمی کردند.
بعد از شنیدن حرف های طرفین و گفتگو فراوان توصیه کردم سه دانگ آپارتمان پیر مرد ضمن العقد و به شرط عمری در ملکیت زن واقع شود با این شرط که در صورت طلاق به درخواست زن و یا ترک زندگی مشترک بیش از سه ماه عقد صلح منفسخ شود.
این پیشنهاد ظاهرا موجبات رضایت و خشنودی هر دو طرف را فراهم کرد.
با اینکه سال 89 عقد کردند از سال 92 آقا , خونه و زندگی را ترک و رفته دنبال یللی تللی و خانم اجبارا مدتی از همان پول پیش خونه شکمش رو سیر کرده و بعدش هم وبال گردن پدر بیچارست !
بخاطر ترک نفقه سه بار حکم جلب سیار برای آقا صادر شده و به گفته خانم قاضی محکمه قیافه آقا رو که می بینه ان قدر تابلوست که می گه این آقا بد چوری اعتیاد داره برو فکری به حال خودت بکن !
پس از چند سال رفت و آمد بلاخره رای بدوی صادر شده و با توجه به احراز عسر و حرج زوجه و جوانی ایشان و اثبات ترک انفاق شوهر که هر کدام حسب قانون و به تنهایی برای گرفتن طلاق کافی است و برغم اینکه مطابق شروط ضمن عقد در صوررت 6 ماه ترک منزل از طرف مرد برای زن حق طلاق ایجاد شده جناب قاضی صدور حکم طلاق رو موکول نموده به بذل (بخشش) 150 سکه طلا از 230 سکه مهریه به قول مشهور از کیسه خلیفه بخشیدن !
و حالا که رای صادر شده آقا اعتراض زده پرونده رفته تجدید نظر و تو جلسه اول هم حاضر نشده !
دادگاه جلسه رسیدگی رو برای هشت ماه بعد نوبت زده! خانم مستاصل , به دفتر آمده بود می گفت حاضر شدم در مقابل سی میلیون از همه مهریه ام صرفنظر بکنم فقط این آقا اعتراضش رو پس بگیره !
خانم می گفت وقتی به طولانی بودن وقت رسیدگی (هشت ماه بعد از جلسه اول) اعتراض کردم گفتند بخاطر اینکه آمار طلاق خیلی بالاست !
...خاطرات دفترخانه
شورای نگهبان قانون اساسی حسب وضع موجود بیشتر صبغه فقهی دارد تا حقوقی به همین علت تا کنون بیشترین انتقاد حقوقدانان از این شورا غفلت اعضاء محترم آن از اصول مندرج در قانون اساسی وموازین حقوقی در رسیدگی و اعلام نظر نسبت به مصوبات بوده است.اما آنچه در یکی از جدید ترین اظهار نظرهای شورا موجب تعجب وتحیر است اجتهاد فقهای این نهاد در برابر نص می باشد.