سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

۸۵ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


 در اولین روز کاری سال جدید اول صبح در دفترخانه حاضر شدم بجز یکی دو تا گواهی امضاء مربوط به مراجعه کننده ای که تو این تعصیلات غیر رسمی گیر ادارات بود کار دیگری نداشتم .
بیشتر وقت را به پنجره رو به خیابان خیره شده بودم هوای گرفته و ابری و گه گاه قطرات باران که به پشت شیشه های پنجره رو به خیابان می خورد جولان گاه خاطرات فراوانی بود که من را به گذشته های دور می برد.


...خاطرات دفترخانه 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


دوران رکود و تعطیلی کار دفترخونه هم همیشه مثل روزهای پر ازدحام و شلوغش خاطرات زیادی برام داره ساعت حدود یازده صبح بود و مشغول مطالعه یا کار دیگه ای بودم که به خاطر ندارم .
مرد حدود پنجاه , شصت سال سن داشت یکی دو بار رفت و آمد او از جلوی در اتاقم توجهم رو به خود جلب کرد.
برای یک لحظه چشم هردوی ما با هم تلاقی کرد به آهستگی سلامی داد و به طرف درب خروجی رفت بی اختیار او رو صدا زدم و به داخل اتاق دعوتش کردم بعد از تعارفات معمول خواستم تا اگه کمکی از من بر میاد براش انجام بدم گفت کاری نداشته و فقط می خواسته ببینه به نیروی کار نیاز داریم یا نه که با دیدن خلوتی و سکوت دفتر و کارمندانی که پشت میز های خودشون بی کار نشسته بودند از سوال کردن منصرف شده! 
دعوتش کردم چند دقیقه ای بنشینه و ضمن صرف چای گپ و گفتی داشته باشیم قبول کرد و من برای اینکه سر صحبت رو باز کنم از شغلش سابقش پرسیدم گفت سالها مدیر دفتر یکی از شعب دادگاه بوده و باز نشسته است پرسیدم لابد شرایط سخت مالی دوران بازنشستگی باعث شده تا بعد از سی سال کار مداوم و توان فرسای دادگستری دنبال کار جدیدی باشه در جوابم گفت اینطور نبوده و فقط حوصله تو خونه نشستن و بی کاری رو نداره اون گفت با اینکه حقوق بازنشستگی زیاد نیست اما کفاف مخارج زندگی ساده اش رو می کنه تعریف کرد که دو فرزند دختر و پسر داره که هر دو دانشجوی دانشگاههای دولتی هستند و هزینه چندانی ندارند و با داشتن یه خونه کوچک تو جنوب شهر اجاره نشین نیست و همینطور یه پراید دست دوم داره که سالی یک بار به اتفاق خانواده برای مسافرت به شهرستان میبرن و اینکه همیشه سر پناهی برای زندگی و لباسی برای پوشیدن و غذایی برای خوردن داشته ... به نظرم آمد اگر این مدیر دفتر سابق دادگاه با زد و بند کردن و هزار جور حقه بازی و کلاشی و حرام و حلال کردن سالهای زیادی از زندگی خودش رو تبدیل به ماشین چند میلیاردی و خانه لاکچری و ویلای آنچنانی و کسب وجهه اجتماعی و ... کرده بود احساس خوشبختی بیشتری می کرد یا امروز که نسبت به عالم و آدم بی نیازه و با آرامش و طمانینه از زندگی ساده و بی آلایش خودش لذت می بره ؟! به نظرم برای فرزانگی همین قدر کافی است.


...خاطرات سردفتر

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


چند روز پیش پیرمردی ریزه پیزه با چهره ای سفید و نورانی وارد اتاق من شد با لبخندی ملیح سلام گرمی کرد تا جایی که فکر کردم حتما با من آشنابی دیرینه ای داره و من فراموش کردم!
اما معلوم شد برای اولین مرتبه است که به دفترخانه آمده خواست وکالتنامه ای قضایی برای او تنظیم کنم تا ازطرف خواهرش حق داشته باشه علیه مستاجر او حکم تخلیه بگیره گفتم مشکلی نیست و خواستم تا مدارکش رو به همکارانم تحویل بده 
خیلی زود کار انجام شد و سند نویس دفتر از من خواست تا برای تایید نهایی سند حاضر بشم وقتی پشت پیشخوان قرار گرفتم با اشاره سند نویس برای احراز هویت به شناسنامه وکیل و موکل با دقت نگاه کردم 
پیرمرد متولد هزار و سیصد و سی و سال تولد موکل که به رغم ادعای پیر مرد همسرش بود هزار و سیصد و شصت و دو !
پیر مرد روحیه خیلی شادی داشت.


...خاطرات دفترخانه

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


تلفن زنگ زد تماس از طرف یکی از مشتریان قدیمی دفتر بود تقاضا داشت به یکی از دوستانش که برای انجام کاری به چند دفترخانه مراجعه کرده اما مشکلش حل نشده بود کمک کنم گفت زندگی زناشویی او با خانمش در خطر است و هرکاری که می توانم برای او انجام بدهم .
ساعتی بعد جوانی با قد و بالای رعنا و حسب ظاهر اهل بادی بیلدینگ و این حرفا در زد و وارد اتاق کارم شد خودش را معرفی کرد و گفت از طرف فلانی آمده بسیار مضطرب به نظر می رسید در همان حیص و بیص گوشی موبایلش به صدا در آمد با حالت التماس با طرف تماس که بعدا معلوم شد همسرش است صحبت می کرد ...چشم خانم ...حتما ...همان طور که خواستی ...
در مورد درخواستش پرسیدم با شرمندگی گفت خوب آقا می دانید بلاخره بین زن و شوهر اختلاف و دعوا پیش میاد من اشتباه کردم می خواهم تعهد بدم که من بعد دست روی همسرم بلند نکنم...
برغم عدم اجابت درخواستش از طرف همکاران درخواست او بلحاظ قوانین و مقررات مشکلی نداشت زیرا مردم حق دارند همه قول و قرارهای خودشان را در قالب اسناد رسمی تنظیم و از تعرض تشکیک و انکار بعدی محفوظ بدارند .
نوشتم :
حاضر این دفتر گردید آقای ....با مشخصات مذکور در فوق و بعد الحضور ضمن اعلام و اظهار پشیمانی متعهد شد من بعد در جهت تشیید مبانی خانواده تمامی تلاش خود را مبذول نموده و از هرگونه رفتار خشونت آمیز نسبت به همسرش جدا خودداری کند.
پس از تنظیم و امضای سند جوان با خشنودی و رضایت دفترخانه را ترک کرد.


....خاطرات دفترخانه

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


چوان حدود سی و دو سه سال داشت با سر و وضعی خیلی ساده و بسیار معمولی همانطور ساده و بی تکلف هم حرف می زد اجازه بدهید گفتگوی امروزم با این جوان را تا آنجا که در خاطرم مانده عینا بنویسم :
جوان : همسرم می خواهد مهریه اش را ببخشد 
من : مهریه چقدره
جوان : 360 سکه بهار آزادی
من : تاریخ عقدتان کیه 
چوان : سه ماهی می شه !
من : خوب بهتر نبود ممان زمان عقد مهریه را کمتر می نوشتید ؟
چوان : نمی شد آخه جریان داره چند ماه قبل توافقات مان را تو جلسه بله برون مکتوب کردیم و بعد هم صیغه عقد موقت جاری شد چند ماه دوران نامزدی طول کشید تا بر مبنای همان توافقات عقد دائم خواندیم 
من: خب حالا به چه دلیل به همان قرار و مدار نمی خواهید پای بند باشید و خانم میخاد مهریه اش را ابراء کنه 
جوان : راستش بعد از صیغه موقت بود که متوجه شدم خانمم قبلا با شخص دیگری ارتباط جنسی داشته ....قرار گذاشتیم من موضوع رو برملا نکنم اون هم مهریه اش را ببخشه !
من : خب فکر می کنی اگر این خانم طلبش را به تو ببخشید بعد از این می توانی بی خیال قضیه باشی و همه چی را فراموش کنی ؟ البته این قضیه را هم نمی توان نادیده گرفت که هر انسانی ممکنه که مرتکب اشتباهی بشه و بعد هم از اشتباهش برگرده . اگر واقعا خطایی مرتکب شده و حالا هم از گذشته اش پشیمان شده بهتر نیست تو هم فراموش کنی ؟.
جوان : نه فکر نمی کنم چون بعد از آن قضیه هم چند بار رفتارش را زیر نظر داشتم رفیق بازه جند بار هم دیدم سیکار می کشید اما وقتی راجع سیگار کشیدنش پرسیدم انکار کرد !
من : ای بابا یعنی هنوز زندگی مشترک تان را شروع نکردید ؟
جوان : نه قراره تا یکی دو ماه آینده مراسم داشته باشیم .

راستش همان اول ماجرا وقتی جوان گفت که دو سه ماه بیشتر نیست عقد رسمی کردند می خواستم عذرش را بخواهم اما وقتی دقیقا حرفاش را شنیدم به نظرم رسید برای این جوان که فریب دختری را خورده که از حد اقل صداقت در بیان واقعیت قبل از ازدواج برخوردار نبوده و معنای وفاداری را نمی فهمه و امروز هم مسیرش رو عوض نکرده و معلوم نیست فردا با این اهرمی که در اختیار داره چه بلایی میخاد بر سر این جوان بیاره شاید این کوچک ترین خدمتی باشه که بتوانم انجام بدهم در هر حال تا شنیدن صحبت های همسر این مرد جوان منتظر می مانم.


...خاطرات دفترخانه 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

خاطرات دفترخانه

مراجعه کننده خانمی بیست هشت ساله و باز هم موضوع مورد درخواست تنظیم سند در مورد مهریه و گرفتن وکالت طلاق از مرد منتهی با این تفاوت که خانم حاضر شده بود برای گرفتن وکالت برای موافقت با طلاق توافقی علاوه بر مهریه و نفقه و احرت المثل و سایر حقوق مالی خود سی و پنج میلیون تومان هم به شوهرش ببخشد (بذل کند) .
خانم با ارائه کارت ملی خودشان گفت آقا تو را به خدا به جهره مظلومانه اش نگاه نکنید هر کس او را می بیند فکر می کند امامزاده است اما نمی دانید چه آدم موذی و بد ذاتی است چند ساله که بی کاره دنبال کار هم نیست و همه مخارج خانواده را من مجبورم تامین می کنم .
از شغلش پرسیدم در یکی از بیمارستان های خصوصی کار می کرد پدرش هم به دلیل اختلافات دختر و دامادش ظاهرا تازه از شهرستان آمده و همراه زن جوان بود برای تعیین تکلیف حضانت طفل مشترک در وکالت نامه و اینکه اگر فرزندی دارند چند سال سن دارد پرسیدم که خانم گفت دخترشان شانزده ساله است !
برای یک لحظه بی اختیار به چهره پدر دختر خیره شدم ازدواج دختری دوازده و روانه کردن آنها به تنهایی از شهرستانی کوچک به شهری بزرگ با وجود انواع آسیب هایی که در تهران انتظارش را می کشید ؟!
نمی دانستم چه بگویم با لهجه شمالی حرفایی زد که زیاد بخاطرم نمانده !
هر دو آنها بعد از ارائه مدارک و مستندات تا آماده شدن سند و مراجعه آن خانم با همسرش دفترخانه را ترک کردند .
دو سه ساعت بعد زتگ تلفن به صدا در آمد همان خانم بود با صدای بغض الود از من خواست برای نوشتن سند فعلا دست نگهدارم ظاهرا شوهرش زیر توافق شان زده و برای امضای سند و دادن وکالت علاوه بر بخشیدن همه مطالبات خانم و سی و پنج میلیون تومان که قرار بود نقدا دریافت کند خواسته بود تا تمام اثاثیه خانه و دار و ندارش را هم در برابر حق طلاق به او واگذار کند !


...خاطرات دفترخانه 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

سن مرد بیشتر از آنچه در شناسنامه اش ثبت شده بود به نظر می رسید اما با این حال برای اینکه دختر خانم همراهش دختر او باشد کمی جوان بود.
دختر خانم که آرایش غلیظی هم داشت قبل از اینکه پدرش لب به سخن باز کند توضیح داد که قصدشان از مراجعه به دفتر, تنظیم سند رضایت پدر برای ازدواج او با هر کس و با هر قید و شرط و اعم از ازدواج دائم و یا موقت است.
شناسنامه مرد حکایت داشت مادر دختر , مطلقه است ضمن اینکه دادن چنین اختیاری به دختر جوان از طرف پدر تا جائیکه بتواند هر از گاهی در قبال گرفتن مقداری پول حتی برای یکی دو ساعت خود را در اختیار مرد بوالهوسی قرار دهد بیش از همه نشان از نیاز شدید پدر به ما به ازای این رضایت نامه داشت.


...خاطرات دفترخانه

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰


دفتر خانه برای بعضی محلی سوت و کور و برای خیلی از افراد ممکن است محل پر ازدحام و شلوغی را تداعی کند اما حقیقت ان است که هر دو تصور دور از واقع نیست گاهی سر و صدا و شلوغی دفترخانه کلافه کننده است و در زمان هایی بقدری خلوت و ساکت است که موجب تعجب مراجعان می شود .
آن روز دفترخانه ساکت بود اما ورود هم زمان چندین نفر زن و مرد و کودک که در بین انها پیر مرد هفتاد هشتاد ساله ای هم حضور داشت سکوت دفتر را شکست .
مرد میان سالی که بعدا معلوم شد فرزند بزرگتر پیر مرد است از همسرش خواست تا بچه ها را از اتاق کار من خارج کند تا بتواند خواسته اش را با ارامش بیشتر بیان کند .
آن آقا با اشاره به پیرمردی که کنارش نشسته بود و خانم نسبتا مسن دیگری که همراه شان بود توضیح داد که پیر مرد پدرش است و قصد دارد با آن خانم ازدو اج کند منتهی شرط خانم مسن این است که علاوه بر مهریه سه دانگ آپارتمان مسکونی پیرمرد که تمام دارایی او بود به شرط عمری به وی صلح شود .
پیر زن به ارامی و در حالی که صدایش می لرزید شروع به صحبت کرد می گفت سالهای زیادی است که از همسرش جدا شده هر سه دخترش را که با سختی و مشقت بزرگ کرده به خانه بخت رفته اند و با کارگری اموراتش را می گذراند و الان هم توقع زیادی ندارد مگر بیم اینکه اگر اتفاقی برای پیرمرد بیفتد در این سن پیری و عدم توانایی کارگری برای مردم آواره و بی خانه مان شود مضافا اینکه پیرمرد مستمری بگیر نیست و مخارج زندگی او تنها از کمک های فرزندانش تامین می شود.
پسر پیرمرد و خواهرانش بیشتر به فکر اسایش و بیرون آمدن پدرشان از تنهایی بودند اما آنها هم در عین اینکه نگرانی زن مسن را می فهمیدند موافق ترس خود را از اینکه بعد از عقد و مالکیت زن بر سه دانگ آپارتمان او بد عهدی کرده و پیرمرد را تنها بگذارد پنهان نمی کردند.
بعد از شنیدن حرف های طرفین و گفتگو فراوان توصیه کردم سه دانگ آپارتمان پیر مرد ضمن العقد و به شرط عمری در ملکیت زن واقع شود با این شرط که در صورت طلاق به درخواست زن و یا ترک زندگی مشترک بیش از سه ماه عقد صلح منفسخ شود.
این پیشنهاد ظاهرا موجبات رضایت و خشنودی هر دو طرف را فراهم کرد.


... خاطرات دفترخانه

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

آخوند جاعل


چهارده سال از ازدواجشان می گذشت قرارشان این بود که خانم تمام 500 سکه مهریه اش رو ابراء کنه (ببخشه) اما وقتی خانم صحبت از حق طلاق کرد همسرش آشفته شد انگار او این درخواست رو بدون توافق قبلی و فی البداهه مطرح کرد
در هر صورت خانم اصراری نشان نداد و ساکت شد تنها فرزندشان دختر بچه ای پنج شش ساله بود که لحظه ای خودش را از مادرش جدا نمی کرد !
مطابق معمول استعلامی به دفتر ازدواج نوشتم و از آقا خواستم تا مقدمات تنظیم سند انجام می شود پاسخ نامه رو از دفتر ازدواج شان بگیره و مرد دفترخانه را ترک کرد 
احساس کردم بغض گلوی خانم را گرفته بود و با اینکه سعی داشت خودش رو کنترل کنه اشک در چشمانش جاری شد 
قرائن نشان می داد خانم فهیم وتحصیلی کرده ای ست مختصر توضیح دادم قصد دخالت درزندگی شخصی انها را ندارم اما بلحاظ وظیفه حرفه ای ام باید از عدم اکراه و اجبار او برای امضای سند اطمینان داشته باشم 
خانم گفت هیچ اجباری در کار نیست من زندگی ام را دوست دارم و مایل نیستم این موضوع تاثیری در سرنوشت من و دخترم داشته باشه 
معلوم بود میخواد بیشتر حرف بزنه و کمی درد دل کنه اما به شدت توجهش به دختر بچه بود تا نسبت به این قضیه توجهش جلب نشه برای همین به بهانه اینکه برای خودش ی لیوان آب بیاره او را به بیرون اتاق فرستاد.
ازعلت اینکه برغم 14 سال زندگی مشترک چطور الان تصیمیم به بخشیدن مهریه گرفته پرسیدم گفت این قضیه از وقتی شروع شد که من بعد از چندین سال دخترم را حامله شدم از ابتدا مخالف بچه دار شدن ما بود و از همان موقع درخواست می کرد که مهریه ام را ببخشم !
اما اخیرا اصرارش بیشتر شد مدام تکرار می کنه مهریه تو روی مخم منه تا اینکه تصمیم گرفتم این کار را انجام بدهم 
زنگ تلفن صحبت های ما را قطع کرد تماس از دفتر ازدواج بود و سردفتر به من گفت که سند ازدواج این آقا و خانم جعلی است ! 
در تمام این سال های طولانی سردفتری و برخورد با انواع اسناد جعلی اولین بار بود که با یک سند جعلی ازدواج روبرو می شدم آقای سردفتر گفت بارها شنیده آخوندی تو منطقه تهرانسر عاقده و سند هم جعل می کنه اما هیچ وقت تصور نمی کرده که با شماره آن دفتر و جعل مهر آنجا این کار رو انجام بده 
شوهر خانم هم رسید نامه استعلام دفترخانه را به من برگرداند و گفت آقا من از چه کسی باید شکایت کنم آیا درسته از همین دفتر ازدواج که مهرش جعل شده شاکی باشم؟ 
گفتم به هیچ وجه در حال حاضر هم همین دفترخانه حق داره علیه شما به اتهام استفاده از سند مجعول شکایت کنه شما با این سند جعلی برای دخترتان شناسنامه گرفته اید او رو مدرسه فرستاده اید و ...! 
از من خواست تا آنها را راهنمایی کنم به او گفتم بهترین کار این است که شکوائیه ای تهیه و در دادسرای همان منطقه تهرانسر یعنی در حوزه قضایی وقوع جرم علیه عاقد به اتهام جعل عنوان و سند مجعول طرح دعوا و ضمن شکایت هم می توانی ابطال سند جعلی , الزام ثبت رسمی سند ازدواج تان را از اداره ثبت تقاضاکنی .

وقتی این داستان رو در ذهنم مرور می کردم به نظر رسید جعل عنوان سردفتری و ثبت جعلی ازدواج از جرائمی است عمرا اگر لو بره الا "شذ و ندر" مثل قضیه این خانم و آقا !


...خاطرات دفترخانه 

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰
  قانون متروک به مثابه کالبد ی بی جان تنها عنوانی عاریتی از قانون را بر تن دارد.وضع قانون بنا بر قاعده تابع مصالح و رفع نیازهای فردی و اجتماعی است و تدوین و تصویب قانون به ذات خود فاقد ارزش و اعتبار عقلانی می باشد به همین جهت است که اندیشمندان علوم اجتماعی ,ایجاد نظم و برقراری عدالت را از اصلی ترین هدف های قانونگذاران در جوامع انسانی دانسته و بر آن تاکید داشته اند با این وجود و به رغم بداهت اصول یاد شده این امر هیچگاه مانع از آن نیست که مجریان امور در مواردی با تفسیر متون قانونی بر خلاف موازین حقوقی و عدم درک درست از مفاد آن مفهوم قوانین را بر خلاف اهداف یاد شده تفسیر و اجرا نموده و یا اصولا اجرای آن مهمل فرض و در عمل متروک نمایند.تدقیق و یا حتی تورق در مجموعه های مختلف قوانین اعم از قوانین و مقررات مدنی ,کیفری,تجاری و ... تردیدی برای پژوهشگران رشته های مربوط در صحت این ادعا باقی نمی گذارد .
قصد نگارنده در این نوشتار و در شان یک سردفتر اسناد رسمی مطالعه و بررسی ماده 660 قانون مدنی است ماده ای که به مثابه یکی از نمونه ها و مصادیق قوانین متروک برغم ظرفیت فراوان از حیث کاربردی و رفع نیازهای مردم و فواید فراوان و پیش بینی حکم آن در یکی از مهمترین مباحث قانون مدنی یعنی وکالت به جز اشغال یکی دو شماره از مواد این قانون و طرح مباحثی بسیار مجمل و مختصر در کتب و شروح قانون مدنی و منابع حقوقی در عمل فاقد شان و منزلت در اجراست.
در ماده 660 قانون مدنی امده است وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی و ماده 661 در تبیین حکم یاد شده در ماده 660 می گوید در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.از موارد مذکور استفاده می شود :
1-وکالت از حیث توسعه و تضیق شامل دو بخش است :
الف-مطلق که شامل تمام امور موکل است 
ب-مقید که شامل امر یا امور خاصی است.
2-درصورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود .
بنا بر این قانونگذار در ماده 661 قانون مدنی با قید اداره اموال موکل اطلاق اختیارات وکیل را که به اقتضای لفظ شامل تمام امور موکل می شود در صرفا در بخش اموال و در حدود اداره آن تخصیص داده و انجام سایر تصرفات را در محدوده یاد شده از قبیل عقد بیع و صلح و رهن و ....از اختیارات کامل وکیل و نیابت مطلق وی استثنا کرده است . 
به عبارت دیگر وکالت از دو حال خارج نیست:یا مطلق است و وکیل حق انجام هر امری را که مربوط به اداره امور موکل است دارا می باشد که در این صورت صرف اعلام مطلق بودن وکالت برای برخورداری از اختیارات کامل وکیل کافیست.و یا وکالت مقید است و برای امر و یا امور خاصی داده می شود که در صورت اخیر قید صریح اختیارات وکیل در عقد وکالت ضروری است.در این نوع وکالت در صورت تردید در مصادیق مورد وکالت اصل بر عدم اخیار وکیل می باشد
لازم به ذکر است به صراحت ماده 671 قانون مدنی آنچه از لوازم و مقدمات امر وکالت به شمار می آید نیازی به قید آن نیست بلکه عدم آن نیازمند تصریح می باشد مانند وکالت در دادگاه ها که به موجب ماده 35  
قانون آیین دادرسی مدنی  شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد و اسثنائات 17گانه مذکور در ماد 35 و 36 قانون اخیر که قانونگذار بنا بر علل دیگر ذکر آن را در تنظیم وکالتنامه های قضایی لازم دانسته است .
حال نگاهی داشته باشیم به وکالتنامه های تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی و انطباق رویه موجود با حکم قانونگذار در موارد یاد شده.
در این رابطه نگارنده این سطور با ضرس قاطع ادعا دارد به رغم ضرورت های اجتماعی و اینکه سند وکالت در دفاتر  بیشترین حجم اسناد تنظیمی را تشکیل می دهند و نیاز بسیاری از مراجعین  دفاتراسناد رسمی برای تنظیم اسناد وکالت در قالب و نوع مطلق به علت عدم اجرای صحیح  قانون و احکام مذکور در عمل متروک و دفاتر و مردم از مزایای آن محروم می باشند..با نظری اجمالی به فرم های و احصای موارد استفاده همکاران در تنظیم سند وکالت عدم استفاده آنها از نوع وکالت مطلق که حسب تعریف قانون مدنی نیاز به هیچگونه قید و شرطی در آن لازم نیست محرز و مسلم است  و نیاز به دلیل و مدرک ندارد البینه علی المدعی ..
 و اما مورد نوع دوم از وکالت یعنی وکالت مقید که فاقد تصریح لفظ اطلاق در وکالتنامه می باشد و در نتیجه مقید محسوب می شود باید اذعان داشت  انواع فراوان  این نوع از وکالتنامه  همه روزه در دفاتر تنظیم و به دست مردم داده می شود.هرچند در تنظیم این نوع وکالتنامه نیز به علت قید بسیاری از امور زاید و حشو و غیرضروری از قبیل باحق مراجعه به فلان و بهمان اداره و یا سازمان که علی الاصول هر شخصی حق مراجعه به آنها را دارد و قید لوازم و مقدمات بدیهی برای انجام مورد وکالت که حسب قاعده فقهی و عقلی و قانونی نیازی به ذکر آن در وکالتنامه نیست چنان عادت و رویه ای در ادارات و دستگاههای دولتی و غیر دولتی حاکم گردیده است که در بسیاری از موارد خود وسیله و ابزاری است برای بهانه تراشی  و ایجاد نا رضایتی از سوی بعض از کارکنان ادارات و دوایر دولتی و غیر دولتی  برای  سرگردان نمودن و ایجاد بلاتکلیفی برای ارباب رجوع؟!!و البته و صد البته سوژه ای دیگر برای درگیری ونزاع بین مردم و مسئولان دفاتر.
در خاتمه ایجانب پیشنهاد می کنم
 
اولا :مسئولان محترم سازمان ثبت با توجه به آنچه گفته شد و فواید و لزوم  احیای مواد مورد بحث نظر به اجرای ثبت آنی در دفاتر اسناد رسمی و فراهم تر شدن امکان  هماهنگی در استفاده از فرم های متحد الشکل بعنوان متولیان اصلی امر در راستای ایجاد زمینه اجرای استفاده از وکالتنامه های مطلق باحدود اختیارات مصرح در قانون صرفا با ایجاد گزینه ای برای انتخاب کاربران وبرمبنای تقاضای موکل نسبت به حذف قسمت مربوط به موسوم به متون حقوقی که در ان مورد وکالت ثبت می شود اقدام و یا به قید عبارت وکالت مطلق اکتفا نمایند .
ثانیا:در وکالتنامه های موسوم به وکالتنامه های موسوم به وکالت جامع که به درخواست موکل موضوع وکالت عام و شامل انواع تصرفات حتی شامل حق فروش و رهن و ...نیز می باشد قید عبارت مطلق با عنوان عقود و ایقاعات و حق اخذ وجوه ناشی از معاملات کافی است و از درج اختیاراتی که به شرح فوق حشو و یا از لوازم و مقدمات انجام معاملات است خودداری شود.  
نگارنده این سطور رجای واثق دارد این اقدام می تواند در صورت تایید و معاضدت سازمان متبوع , کانون سردفتران و دفتریاران وهمکاران محترم دفاتر اسناد رسمی  با تکیه بر مبانی ریشه دار فقه و حقوق اسلامی برای مهندسی و طراحی ماهرانه اسناد رسمی در قالب های متناسب و استوار گام نخست بشمار آید.
                                                                                                        
                                                                                                                                             
  • پرویز رضایی