سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

سایت شخصی پرویز رضایی

سردفتر اسناد رسمی 695 تهران

۴۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

رد ترکه


امروز سندی نوشتم که تا کنون نمونه آن را ننوشته بودم "سند رد ترکه"رد ترکه در برابر قبول آن است و برخلاف آنچه ممکن است به ذهن متبادر شود به معنای سلب حق مالکیت وارث از ترکه متوفی که بطور قهری به آنها منتقل می شود نیست 
مطالق قانون با رد ترکه وارث از پرداخت دیون احتمالی زائد بر ارث معاف و در برابر آن ولایت نسبت به اموال باقیمانده از متوفی و همچنین حق دخالت در امر تصفیه ماترک را نخواهند داشت.
تفاوتش عمده رد و قبول ترکه این است که اگر وارثی ترکه را رد کرد و دارایی متوفی منفی بود مسئو لیتی در مقابل طلبکاران ندارد اما اگر قبول کنند برای اثبات عدم کفایت دارایی متوفی باید دلیل اقامه کنند یعنی بار اثبات کافی نبودن ماترک به عهده انهاست و این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است.

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

آرزو اندیشی

آفت بزرگ عقلانیت آرزو اندیشی است  ما آرزو اندیشیم و آرزو اندیشان برای بسیاری از اعتقادات و باورها به اعتبار ارزو اندیش بودن هیچ دلیل موجهی ندارد.

چون ما درست داریم خدا باشد پس خدا هست.

چون ما دوست داریم آخرتی باشد و در آن جهان ستم پیشگان و چنایتکاران مجازات و نیکوکاران به سعادت ابدی برسند باید چنین  باشد.

چون ما دوست داریم دین و مذهب ما برترین دین و مذهب باشد پس چنین است .

چون ما دوست داریم بنیایانگذاران دین و مذهب ما  از هر گونه خطا و اشتباه مصون  و سر آمد  بزرگان  سایر  ادیان و مذاهب باشند پس چنین است 

چون ما دوست داریم تنها امت ناجیه باشیم پس چنین است .

چون ما دوست داریم در این جهان پر از ظلم و جور روزی پرچم  عدالت به احتزاز در آمده   و حتی انان که قرن هاست از این جهان رخت بر بسته اند نیز در امان نباشند و دوباره در همین جهان  کیفر ببینند پس چنین می شود  

چون ما دوست داریم ........................پس چنین است.

بنده  قصد انکار هیچ کدام از گزاره های گفته شده را ندارم الا اینکه ادعا کنم ما اسیر باور ها و عقایدی هستیم که صرفنظر از عاریتی  و موروثی بودن صحت و سقم آنها را هیچگاه خودمان نیازموده ایم و تنها چون پاسخ نیاز ها و کمبود ها و در واقع در لیست آرزوهای ماست به ان باور داریم.همچنانکه اگر در روزگاری دیگر و مکان دیگر متولد شده بودیم می توانستیم  آرزوها و در نتیجه باور های دیگری داشته باشیم.

پ.ن 

وَقَالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ 
 و گفتند هرگز کسى به بهشت درنیاید مگر آنکه یهودى یا ترسا باشد این آرزوهاى ایشان است بگو اگر راست مى‏ گویید دلیل خود را بیاورید( سوره بقره ایه 111)

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

در شرایطی که مملکت با یکی از سخت ترین تحریم های امریکا و شاخ و شانه کشیدن اسرائیل و ارتجاع منطقه روبروست طرح موضوعاتی مانند ممنوعیت موتور سواری بانوان و دادن فتوی در این مورد با قیاس زین سواری و نشستن خانم ها روی صندلی موتور سیکلت و کراهت آن در شرع انسان را با هر درجه از درک و شعور که باشد به تعجب وا می دارد
بنده برغم اینکه معتقدم تصور چنین قضایایی برای تصدیق نوعی حماقت در طرح قضیه کفایت می کند اما با این وصف تامل در چند پرسش را برای مواجه با موضوعات مشابه خالی از فایده نمی دانم

1 این پیش فرض که تمام افعال انسان در هر نقطه از جهان و در هر عصر و زمان که باشد لزوما مشمول حکم شرعی است و به قول اصولیین یکی از احکام خمسه بر آن بار می شود معلوم نیست کی و کجا به اثبات رسیده گه حالا مجبور باشیم حکم موتور سواری خانم ها را با ایه و حدیث توجیه کنیم ؟!

2 - پرسش دیگر اینکه مگر غیر از این است مخاطب هر فتاوی صرفا مقلیدین صادر کننده آن فتوی و یک عمل کاملا ارادی است و اجبار مادی به انجام آن چه توسط مقلدین و چه دیگران هیچگونه توجیهی ندارد

3 - قیاس زین سواری و نشستن بر روی صندلی موتور سیکلت و تشبیه الاغ و استر با موتور و دوچرخه چگونه با یکی از اصلی ترین اصول فقه شیعه یعنی ممنوعیت و عدم جواز قیاس سازگاری دارد ؟!

4- سلمنا , حکم نشستن روی صندلی موتور سیکلت همان حکم زین سواری در 1400 سال پیش را دارد ! و شرعا هم مکروه است ! پرسش دیگر این است که در قیاس بالا چه تفاوتی بین راکب موتور سیکلت و کسی که سرنشین و در پشت راکب نشسته وجود دارد که حکم اولی کراهت و دومی اباحه است ؟!

5 - صرفنظر از موارد بالا آیا اینکه دولت برای هر فعل اعم از حرام و مکروه جرم انگاری و مجازات وضع کند بلحاظ ماهیت دین که ارزش آن صرفا در بستر آزاذی معنا پیدا می کند منافات ندارد ؟! و گذشته از آن آیا در عمل چنین رویه ای قابل اجراست مثلا الزام مردم به اینکه قبل از غذا خوردن دست خود را بشویند , هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد,در شب ایستاده آب نخورند , ... و اینکه در صورت تمرد تعزیر و مجازات شوند شدنی است ؟!
پ.ن 
نقد و بررسی تبصره ماده 20 قانون تخلفات رانندگی که صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای مردان را برعهده نیروی انتظامی گذاشته برغم اینکه با موضوع این پست نامرتبط نبود اما به نظرم بحث مستقلی را می طلبد که امیدوارم در فرصتی دیگر مجال طرحش را پیدا کنم

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

 

 دکتر عبدالکریم سروش در آخرین سخنرانی  خود و در ادامه نظریه  رویاهای رسولانه به بیان و شرح  تعبیر معاد و جایگاه آن در تئوری  یاد شده پرداخت کوششی که  سعی دارد تا اعتقاد به اصل معاد را که برای نسل امروز بیش هر نسل و زمانه به محاق رفته روحی تازه بدمد.

بنده ضمن ارج گذاری به این تلاش استاد به نظرم اشکلاتی در این تئوری است که مایلم خدمت دوستانم خصوصا عزیزانی که سمپاتی بیشتری نسبت به نظریات ایشان دارند عرضه کنم تا به اذن الله خورشید حقیقت روشن تر بتابد و سره از ناسره نمایان تر شود .

شرح تئوریه

1- این تئوری در ادامه و وابسته به همان نظریه رویاهای رسولانه ای است که قبلا ایشان در مورد وحی بیان نموده اند فلذا فهم تئوری تعبیر معاد در این تئوریه  ارتباط وثیقی با دیدگاه های دکتر سروش در مورد رویاهای رسولانه دارد.

2- در این نظریه تاکید استاد بر  جنبه های بصری آیاتی است که در قرآن و در مورد معاد آمده است.

3- دکتر سروش معتقد است تمام صحنه هایی که از قیامت در قرآن می خوانیم در حقیقت تصاویری است که پیامبر در عالم رویا و خواب می دبده و نیاز به رمز گشایی و تعبیر دارد .

4- به اعتقاد دکتر سروش با توجه به یافته های علمی و ثانیا تعبیر هایی در هم و برهم و بی ربط از آخرت مانند تاریک شدن خورشید کنار رفتن پرده های آسمان و حشر حیوانات وحشی و رها شدن شتران حامله ده ماه در کنار حضور انسان های صالح و بدکاران برای حساب رسی در قیامت ...قران به عنوان قرائتی از واقعیت ها که باید عینا  بوفوع بپیوندد عقلا محال و غیر قابل  فهم بوده و مفسرین را به تکلف می اندازد فلذا باید پذیرفت که این زبان با زبان متعارف بشر در این جهان بجز از طریق فهم زبان آیات به مثابه رویا و تاویل آن ممکن نمی باشد

5- به لحاظ تاریخی نیز هیچگاه اعتقاد به معاد جسمانی با دیدگاه ارتودکسی و سنتی از نظر فلاسفه اسلامی مانند ابن سینا و ملاصدرا و علامه طباطبایی و...قابل تبین نبوده است

دکتر سروش برای تقویت نظریه خود خواب های نمادین حضرت یوسف در دیدن یازده ستاره و خورشید و ماه و خواب سلطان مصر در مورد هفت گاو لاغری که هفت گاو چاق را می خوردند و خواب دو زندانی را که یکی خواب خماری و دیگری تصویری را که از خود بصورت کسی که تکه نانهایی را روی سرخود گذاشته و طعمه پرندگان می شود و تعبییر هایی که برخلاف ظاهر آنها می شود مثالی برای توجیه لزوم تاویل ایات قران در مورد معاد و جهان آخرت  می آورد.

 

یقینا ادله نقضی فراوانی از متن خود قرآن در مورد نظریه جناب دکتر سروش وجود دارد که برغم تلاش ایشان برای پاسخگویی همچنان اعتبار این تئوری را سست می کند ایات فراوانی که خداوند شخص پیامبر را مورد خطاب قرار داده و به او امر و نهی می فرماید برغم اینکه دکتر سروش سعی می کند با استناد به صناعات لفظی و ادبی  و آوردن شاهد مثال هایی از اشعار سعدی (مانند این شعر سعدی : سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز / مرده ان است که نامش به نکویی نبرند )و حافظ اینگونه خطاب ها را حدیث نفس تلقی کند با توجه به اختلاف سیاق این گونه اشعار و آیات قران این توجیحات مغایر با فهم عرفی از ایات است .از آنجا که قصد  بنده در این نوشتار کوتاه نقد جزء جزء فرمایشات ایشان در مورد این تئوری نیست فلذا صرفا به دو نکته محوری در این تئوری به عنوان سوال که به نظرم نتیجه تایید آن موجب بی اعتباری و عدم حجیت قرآن به عنوان کتاب هدایت و نقش راه مسلمانان است اکتفاء می کنم .

جناب دکتر سروش و همفکران ایشان که معتقدند کل آیات قران و وحی نه در قالب اِخبار واقعیت هایی از ناحیه خداوند توسط جبرئیل و روح الامین بلکه از جنس خوابی است که نیازمند به رمز گشایی و تعبیر خوابگذاران رویاهای پیامبر اسلام در 1400 سال و اندی پیش است باید پاسخ این پرسش را بدهند که اولا با توجه به ماهیت قران که علاوه بر هادی بودن  , اتمام حجتی بر همه انسان ها و در همه زمان هاست در غیبت خوابگذارانی که در تمام دوران پس از بعثت تا کنون اثری از آنها مشاهده نشده  و معلوم نیست با چه نشانه هایی و تا کی از راه خواهند رسید و از این کتاب رمزگشایی خواهند نمود چگونه این کتاب می تواند در غیبت این معبران خواب و تعبیرکنندگان رویا های رسولانه اولا :حجت خدا بر بندگان باشد پانیا: وسیله هدایت بشر و تضمین کننده سعادت مسلمانان ؟! در خاتمه شاید ذکر این نکته از قرآن کریم خالی از لطف نباشد که بحث جهان آخرت و انکار قیامت بیش و پیش از آنکه بدنبال دلیل باشیم علت ها را مورد جستجو و کاوش قرار دهیم  

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

 بنده تا کنون هیچگونه اظهار نظر و یا داوری , سلبا و یا ایجابا در مورد مجرمیت و یا عدم مجرمیت آقای نجفی مبنی بر قتل خانم میترا استاد نداشته و ندارم ام زیرا نه تنها برای خودم بلکه برای احدی از کسانیکه صدر تا ذیل این پرونده را ندیده و در دسترس آنها قرار نداشته است چنین حقی را قائل نیستم . اما منظورم از طرح این مسئله تها پاسخ به این پرسش اساسی است که علی فرض جناب آقای نجفی به اتهام قتل خانم میترا استاد به حکم قطعی دادگاه محکوم به قصاص نفس شد ( که البته تحقق آن با توجه به اوضاع و احوال قضیه بعید به نظر نمی رسد ) چنانچه من و یا هر یک از مخاطبین محترم در وضعیت مشابه اولیای دم و خانواده مقتول قرار داشتیم براساس مبانی عقلی و شرعی بین دو گزینه قصاص و یا عدم قصاص کدام گزینه می توانست در اولویت باشد :  1- تقاضای قصاص و اجرای حکم خدا ( وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ / و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است ) و در نتیجه انتقام و تشفی خاطر و فروکاستن از خشم و کینه بازماندگان مقتول و مجازات جانی .  2 - گذشت و عفو قاتل بدون قید و شرط و یا در قبال گرفتن دیه ( کمتر و یا معادل و یا بیشتر از دیه کامل ) به نظرم عقل و نقل حکم به انتخاب گزینه دوم می کند چرا که :  الف - از اذن خداوند به مجازات برابر با جنایت که در ایه بالا به آن اشاره شده به هیچ وجه نمی توان برداشت کرد که اجرای چنین حقی , بر عفو و گذشت که به شهادت تاریخ همواره سیره رسول خدا (ص) بوده است ترجیح دارد  زیرا : گرچه قصاص حق اولیای دم است اما تکلیفی برعهده آن ها نیست و برخلاف آنچه به نظر می رسد و در سوره مائده ذیل ایه 45 ذیل حکم قصاص در کتب انبیای گذشته آمده گذشت و چشم پوشی  از قصاص و عفو جانی کفاره و جبران گناهان گذشت کنندگان خواهد بود . ( فمن تصدق به فهو کفاره له / پس هر که از آن درگذرد پس آن کفاره گناهان او خواهد بود )  ب - واقعیت این است که نه تنها بر اساس تحقیقات علمی و روانشناختی آرامش روحی و روانی بر اثر اقدام به انتقام و تلافی جویی ثابت نیست بلکه این نوع تحقیقات خلاف آن را گواهی می دهد.  ج - از منظر دیگر نیز اعتقاد به آخرت و عدالت مطلقه الهی در جهان پس از مرگ هم اقتضاء دارد که گناه هیچ گنهکار و ظلم ظالمی جبران ناشده ندانیم بنابر این چه جای نگرانی است است اولیای دم با گرفتن مال و یا در صورت بی نیازی بدون مطالبه آن از حق قصاص صرفنظر و به اعمال مجازات قانونی جنبه عمومی جرم اکتفاء کنند.

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰
موقعیت اجتماعی مناسب و درآمد نسبتا بالا و جاذبه های دیگری مانند زمینه های فراوان برای انجام پژوهش های علمی و کسب تجربیات کاربردی علم حقوق و ارتباط نزدیک با طبقات مختلف مردم و ...موجب شده تا بسیاری از فارغ التحصیلان رشته حقوق و سایر رشته های مرتبط در بین مشاغلی مثل قضاوت وکالت بیشتر سودای این حرفه را در سر داشته باشند.
شرایط احراز سردفتری اسناد رسمی
در ماده 6 قانو ن دفاتر اسناد رسمی آمده است :
اشخاص زیر را می‌توان به سردفتری دفترخانه اسناد رسمی تعیین نمود.
1 - اشخاصی که دارای لیسانس حقوق در رشته قضایی یا منقول از دانشکده الهیات یا
دانشکده سابق معقول و منقول باشند.
2 - کسانی که دارای دو سال سابقه خدمات قضایی یا وکالت پایه یک دادگستری باشند.
3 - سایر لیسانسیه‌ها به شرط داشتن سه سال سابقه دفتریاری.
4 - اشخاصی که از مراجع مسلم دارای تصدیق اجتهاد طبق آیین‌نامه‌ای که به تصویب
وزارت دادگستری می‌رسد باشند.
5 - دفتریارانی که دارای گواهی قبولی امتحان مخصوص سردفتری و دفتریاری موضوع شق سوم ماده 10 قانون دفتر اسناد رسمی مصوب 1316‌باشند به شرط داشتن پنج سال سابقه (در حال حاضر مفاد این بند منتفی است.)
دفتریاری.
6 - دفتریارانی که دارای دیپلم کامل متوسطه باشند به شرط داشتن هفت سال سابقه
دفتریاری اول.
7 - دفتریاران اول که در تاریخ تصویب این قانون شاغل بوده و 15 سال سابقه دفتریاری اعم از متناوب و مستمر داشته باشند.
ضمنا باید توجه داشت که تعداد دفاتر در هر شهر محدود می باشد و مطابق همین قانون ‌در شهرها برای حداقل هر پانزده هزار نفر و حداکثر بیست هزار نفر با توجه به آمار و درآمد حاصل از حق ثبت معاملات یک دفترخانه.‌شهرها و بخشهایی که جمعیت آنها کمتر از پانزده هزار نفر باشد یک دفترخانه خواهد داشت.
داوطلبانی که به هر علت اعم از عدم موفقیت در آزمون سردفتران و یا اعلام عدم نیاز سازمان ثبت به دفاتر جدید و غیره موفق به ورود به این حرفه نشوند می توانند از طریق ماده ۶۹ اقدام و با صلح حقوق از مجوز سردفتران بازنشسته و یا متوفای استفاده کنند.
البته ارزش ریالی امتیاز سردفتران به عوامل مختلفی مانند شماره دفترخانه به لحاظ قدمت, شهر و شهرستانی که دفترخانه در آنجا تاسیس شده و رونق معاملات و ...متغیر می باشد پیشاپیش ورود علاقمندان شغل سردفتری را به جمع همکارانم تبریک گفته و برای ایشان ارزوی موفقیت می کنم.

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

چند ماه بیشتر از ازدواجشان نگذشته بود و خانم :

1- تمام پنج سکه مهریه اش را ابراء (بخشش) کرد. 
2- تعهد نمود تا زنده است در خانه پدری آقا و در کنار مادر همسرش زندگی کند 
3 -رضایت داد تا مرد حق ازدواج مجدد داشته و با هر خانمی که خواست ازدواج کند.
داوری در مورد زندگی مشترک زن و مرد در اغلب اوقات مانند قضاوت در مورد قطعه ای بزرگ از یخ است که در آب افتاده و قسمت اعظم آن در زیر آب مخفی است و تنها پاره کوچکی قابل مشاهده است.

  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰
امروز بازرس اداره کل به دفترخانه آمده بود موضوع مورد شکایت مکاتباتی بود که با یکی از ادارات مناطق ثبتی داشتم رئیس اداره مدعی بود بنده در مکاتباتم ایشان را تهدید کرده و بر خواسته ام اصرار نموده ام.
یا للعجب چه اتفاقاتی در این مملکت اسلامی افتاده است که اگر در مکاتبه با اداره ای بجای تعارفات معمول و استفاده از عناوین و عبارت پر طمطراق و اظهار مراتب ارادتمندی به مسولین از آنها خواسته شود تا از اقداماتی که موجب سردر گمی و اتلاف وقت مردم و ارباب رجوع است پرهیز کنند و وظایف قانونی خود را انجام دهند این درخواست به زعم مسولین اداره تخلف محسوب و یاد اوری اینکه در صورت عدم تمکین و قانونی موضوع مورد تقاضا ایشان از طریق مراجع ذیصلاح اقدام خواهد شد تهدید محسوب می شود .
و جالب اینکه اداره مربوطه در همان گزارش بدون توچه به آثار حقوقی و مسئولیتهای انتظامی و کیفری خود , بنده را با عباراتی به عدم درک و فهم قضیه متهم نموده است .
به نظرم الزام به گذراندن دو واحد درسی ضمن خدمت با موضوع آشنایی با تخلفات اداری و مفاهیم حقوقی مانند توهین و یا تهدید و غیر آن برای مسولان اداری از نان شب واجب تر است.
پ.ن
موضوع مورد اختلاف جالب اما بلحاظ حقوقی مطلب دیگری است که امیدوارم در فرصت مناسب مجال طرح آن را داشته باشم
  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

وزارت روضه خوانی

وقتی هویت یک مذهب و مرام با برگزاری مراسم سالگرد تولد و وفات بزرگان دینی و مذهبی تعریف می شود در نتیجه پیروان برای ارضاء هر چه بیشتر حس مذهبی و دینی خود تلاش می کنند تا در این مراسم و آیین ها حضوری چشم گیری داشته باشند.
همچنانکه در مذهب تشیع به دلیل واقعه مصیبت بار کربلا زمینه برگزاری مراسم عزاداری نسبت به جشن های مذهبی و اعیاد به مراتب آماده تر است .
مضافا اینکه به تبع, متولیان مذهب نیز در ساحت براگیختن احساسات و عواطف پیروان در مقایسه با ساحت اندیشه و معرفت از تبحر و تخصص بیشتری برخوردارند
از آثار این نوع هویت سازی رشد فراوان تعداد ایام سوگواری است که خصوصا در سال های پس از انقلاب رشد بی سابقه ای داشته است, روزهایی به این ایام اضافه شده و بعضا ایامی که در گذشته روز وفات و یا شهادت نامیده می شد در حال حاضر به یک و یا دو سه ,دهه عزاداری تبدیل گردیده است .
دور از انتظار نیست که اگر اوضاع و احوال به همین منوال پیش برود در تمام طول سال مراسم نوحه خوانی و عزاداری برای بزرگان دین جای همه فعالیت های دینی و غیر دینی مردم را اشغال کند و رخت سیاه عزا علی الدوام از تن ها بیرون نرود .
یکی از دوستان مذهبی که معمولا ایه ای تقطیع شده از فرآن را هم برای توجیه همه اعتقادات خود شاهد می آورد برای مدلل کردن غلبه فرهنگ سوگواری و غم و اندوه بر شادی و سرور به این ایه از قران کریم استناد می فرمود که :
.. فَلْیَضْحَکُوا قَلیلاً وَ لْیَبْکُوا کَثیراً جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
یعنی : کمتر بخندند و بیشتر گریه کنند.( سوره توبه / ایه 82 ).
این آیه در مورد منافقانی است که همراه رسول خدا(ص ) به جهاد نرفتند و از این عمل خود و مخالفت بارسول خدا(ص ) شادمان هم بودند فلذا پروردگار خطاب به پیامبر فرمود به آنها که خیال می کنند فرار از جهاد آنها را ازحرارت گرما نجات می دهد، بگو اگر می دانستند به سبب این عمل به آتش جهنم دچار می شوند , هرگز از جهاد تخلف نمی کردند پس کمتر بخندند و بیشتر گریه کنند
  • پرویز رضایی
  • ۰
  • ۰

قطع ید (بریدن دست)

یکی از شرایط بریدن دست دزد ربودن مال بطور مخفیانه است یعنی اگر سارق در مرعی و منظر عام مالی را از تصر ف مالک خارج و تصاحب کند حتی اگر همه شرایط اجرای حد فراهم باشد سارق محکوم به مجازات سرقت حدی نمی شود .
این شرط بدون آگاهی از عرف و آداب و سنن اعراب شبه جزیره که مورد امضای شارع در آن زمان واقع شده قابل فهم نیست .
شجاعت یک فضیلت بزرگ نزد قبایل عرب به شمار می رفت.برای همین اگر شخصی در خفا و پنهان مال دیگری را می ربود نشانه جبن و ترس مرتکب و سارق استحقاق شدیدترین کیفر را داشت .
امروز کانتکس قضیه هیچ شباهتی با آن روزگار و آن سرزمین ندارد و تکس سرقت نا گزیر باید با کیفری متناسب با زمان و مکان باز تعریف شود.
بلحاظ فقهی نیز ایرادی به چنین رویکردی وجود ندارد متفق علیه در بین علمای اصول این است که حکم از موضوع تبعیت می کند پس در صورت تغییر در موضوع تغییر حکم نه تنها با مانعی مواجه نمی شود بلکه عقلا امری ضروری است .والله اعلم بالصواب
پ.ن
این نوشته صرفا یک اظهار نظر خام و قابل نقض و ایرام است اظهار نظر فضلای محترم حوزه و دانش آموختگان علم حقوق و سایر دوستان فرهیخته می تواند موجبات تعمیق بیشتر موضوع را فراهم نماید.
  • پرویز رضایی